شیء فی‏ نفسه از دیدگاه فیشته

نویسندگان

دانشگاه تهران

چکیده

وجود شیء فی‌نفسه به معنای جهان مستقل از ذهن و مسائل مرتبط به آن همواره یکی از مهمترین مسائل فلسفه به شمار می‌آمده است. به نظر بسیاری از متفکران، در طول تاریخ تفکر فلسفی، شیء فی‌نفسه از واقعیت برخوردار نیست. کانت از زاویه دیگری شیء فی‌نفسه را در نظر می‌گیرد. وی بیان می‌کند که متعلق آگاهی ما فقط پدیدارها هستند اما پدیدار بدون چیزی که این پدیدار، پدیدار آن باشد معنا ندارد. بنابراین لحاظ شیء فی‌نفسه برای ایجاد آگاهی ضروری است چرا که تجربه محصول شیء فی‌نفسه و فاهمه، هر دو، است. از طرف دیگر فیخته با صراحت، شیء فی‌نفسه را انکار می‌کند و فلسفه را بر «من» استوار می‌نماید. نکته‌ی مهم این است که اظهار می‌دارد کانت نیز منکر شیء فی‌نفسه است و درواقع فیخته باطن کلام کانت را ظاهر و حقیقت آن را مکشوف می‌کند. دلیل او بر این ادعا این است که شیء فی‌نفسه برای کانت صرفا یک فرض است نه چیزی بیشتر و فحوای نقد اول این است که منشأ واحد آگاهی عبارت است از «من استعلایی یا وقوف نفسانی اصلی». نویسنده در صدد بیان این مطلب است که هر چند فیخته ادله‌ی قابل توجه و قابل قبولی بر ادعای فوق اقامه می‌کند اما بررسی نقد اول کانت و نظام شناخت فیخته گواه فراروی فیخته از کانت است. هر چند این فراروی در ادامه مسیر کانتی است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Thing in itself in Fichte's thinking

نویسندگان [English]

  • zohre Memari
  • Hamid Talebzade
چکیده [English]

The existence of the thing in itself namely the world independently of the mind and the problem associated with it, has always been one of the most important of philosophy's problems. In the history of philosophical thoughts many philosophers believed that the thing in itself is unreal. Kant considers it from another point of view. He says although the objects of our consciousness is just the phenomena or appearances but it should be something that appears "otherwise we should be landed in the absurd conclusion that there can be an appearance without anything that appears" so the thing in itself is necessary for our consciousness as the experience is the product of both, the thing in itself and the understanding. Fichte, On the other hand, explicitly denies the thing in itself and argues that Kant agrees with him because Kant believes that consciousness depends on "transcendental I or original apperception". The author tries to prove that Fichte overtakes Kant in this issue despite continuing his path

کلیدواژه‌ها [English]

  • Thing in itself
  • Kant
  • Fichte
  • I
  • Experience